۱۳۸۹ مهر ۱۹, دوشنبه

هاشمی جواب خامنه ای را درباره عدم وقف با جمله ای از خمینی داد : «تا نظر امام حجت است دانشگاه آزاد دولتی نخواهد شد»

 
جوابیه هاشمی رفسنجانی به نامه خامنه ای :«تا نظر امام حجت است دانشگاه آزاد دولتی نخواهد شد»

 

 
هنوز جوهر نامه ایت الله خامنه ای به ایت الله هاشمی درباره عدم وقف دانشگاه ازاد اسلامی خشک نشده است که وب سایت رفسنجانی با  انتشار خبری از قول ایت الله خمینی اعلام کرد : «تا نظر امام حجت است دانشگاه آزاد دولتی نخواهد شد» .رفسنجانی با یاداوری خاطراتش از یک میلیون تومان اهدایی خمینی  گفت :«گفتم مخالفند. می‌گویند این کار باید دولتی باشد، خصوصی نمی‌شود. ایشان (امام )گفتند: من این موضوع را حل می‌کنم و حل کردند. »

 

 من خطبه‌ای در نماز جمعه خواندم و توضیحاتی در مورد تاسیس دانشگاه غیر دولتی دادم!
 امام را دیدم، به من گفتند حرف‌های هشداردهنده‌ای زدید! می‌خواهید چه کار کنید؟
  گفتم: می‌خواهیم یک دانشگاه غیردولتی درست کنیم
    امام فرمودند: محاسبه‌ات درست است، اقدام کنید!
  گفتم مخالفند! می‌گویند این کار باید دولتی باشد، خصوصی نمی‌شود!
  ایشان گفتند: من این موضوع را حل می‌کنم و حل کردند! امام یک میلیون تومان پول دادند و گفتند: من این را به این کار هدیه می‌کنم!
 در صحبتی هم اعلام کردند که این کار خیلی خوبی است که فلانی پیشنهاد کرده ‌است و دیگر دولتی ها نتوانستند مخالفت کنند!

 

خاطره های رفسنجانی به نقل از وب سایت اطلاع رسانی هاشمی رفسنجانی:

خاطره‌ای که می‌توانم به عنوان نمونه اشاره کنم این است که اوایل انقلاب، یکی دو سال که گذشت، مشکل پشت کنکوری‌ها را داشتیم. بزرگ‌ترین مشکل این بود که میلیون‌ها نفر مایل‌ بودند در کنکور شرکت کنند و دانشگاه‌ها فقط چند هزار نفر می‌گرفتند، مثلاً ۳۰ تا ۵۰ هزار نفر. ما هم بین مردم بودیم و در فامیل می‌دیدیم که بچه‌ها می‌رفتند کنکور می‌دادند و ندرتاً قبول می‌شدند، افراد خاصی قبول می‌شدند؛ یا سفارشی بودند یا این‌ که امکانات درس ‌خواندن و استعداد ممتاز داشتند و در کنکور موفق می‌شدند. بقیه می‌ماندند.
این کار برای کشور خیلی ضربه بود. انقلاب فرهنگی هم که راه افتاد، همین دانشگاه‌ها هم تعطیل شدند. دانشگاه‌ها ۲ سالی تعطیل بود و دانشجو نمی‌گرفتند. دیدیم این وضع یک فاجعه برای کشور است.
من خطبه‌ای در نماز جمعه خواندم و توضیح دادم که چه اتفاقی می‌افتد که بچه‌هایمان الان در حد دیپلم بیرون می‌آیند و بعد هم بیکار می‌مانند و استعدادها زنده به گور می‌شود! گفتم این جریان فقری که در جامعه وجود دارد و تبعیضی که هست، هر سال عمیق‌تر می‌‌شود، چون یک عده‌ ممتاز - چه در داخل و چه در خارج- تحصیل می‌کنند و بعد هم کارهای اساسی اجتماعی، سیاسی و اقتصادی را به‌دست می‌گیرند و خانواده‌های مردم عادی هم باید در حد عملگی، یا کارمند و یا کاسب بمانند. این تبعیض را هیچ ‌وقت نمی‌توانیم به هم بزنیم، مگر اینکه به بچه‌ها میدان بدهیم که درس بخوانند و این بچه‌ها بعداً در قشر بالای کشور حضور داشته باشند. این موضوع و تبعات آن را از لحاظ سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، پیشرفت و ظلمی که به این‌ها می‌شود، فشار روحی که به جوان‌ها می‌آمد، هزینه‌ای که برای اعزام به خارج می‌شد و پولدارها به خارج می‌رفتند و غیره را توضیح دادم. این خطبه را امام هم گوش داده ‌بودند. بعد که امام را دیدم، به من گفتند حرف‌های هشداردهنده‌ای زدید. می‌خواهید چه کار کنید؟ گفتم: می‌خواهیم یک دانشگاه غیردولتی درست کنیم تا از امکاناتی که الان هست، استفاده کنیم. می‌توانیم کلاس‌های درس‌ را در حسینیه‌ها، مساجد، در اوقات فراغت دانشگا‌ه‌ها یا مدرسه‌ها و جاهایی که مردم هدیه می‌کنند، بگذاریم و از نیروهایی هم که در جامعه وجود دارند و آدم‌های باسوادی هستند - استاد دانشگاه نیستند، ولی باسواد هستند- استفاده کنیم. مردم هم خودشان خرج تحصیل‌شان را بدهند و به خارج نروند. ایشان گفتند محاسبه‌ات درست است، اقدام کنید. گفتم مخالفند. می‌گویند این کار باید دولتی باشد، خصوصی نمی‌شود. ایشان گفتند: من این موضوع را حل می‌کنم و حل کردند.
امام یک میلیون تومان پول دادند و گفتند: من این را به این کار هدیه می‌کنم. در صحبتی هم اعلام کردند که این کار خیلی خوبی است که فلانی پیشنهاد کرده ‌است. دیگر این تندروها  نتوانستند مخالفت کنند.