۱۳۹۰ خرداد ۲۶, پنجشنبه

ساندیس علی , با ا.ن قهر می کند


ماجراهای ساندیس علی  این قسمت ساندیس علی با ا.ن قهر می کند

 یکی بود یکی نبود  جونم براتون بگه  که یه زمانی ساندیس علی انتصابات برگزار کرد و یه میمون به نام ا.ن را رییس جمهور کرد و گفت نظر من به ا.ن خیلی نزدیکتره  و کوسه دوست قدیمی منه .
ادامه ماجرا  اینه که ساندیس علی یه روز از خواب بیدار شد به خجسته میگه :
« از این ا.نه خسته شدم حالم بهم میخوره  . اخه این هم ا.نه که رییس جمهور کردم . بشکنه این دست که نمک نداره . بیشعور  نفهم انگار نه انگار من دستش را گرفتم و به اینجا رسوندمش . فعلن باهاش کار دارم .
 خجسته  به ساندیس علی گفت : 
 اغا جون اینقدر حرص نخور  اینجوری آب میشی آدمیزاد همیشه اشتباه میکنه من بهت گفتم  این ا.ن بدرد نمی خوره  . میر فامیل نزدیکته  هشت سال نخست وزیر خودت بوده  بهتره تازه مردم هم بهش رای دادند و رای مردم پشتشه گفتی نه  همین ا.ن خوبه 
 ساندیس اه بلندی کشید و سرشر را زیر پتو کرد و با صدای گرفته ای گفت :
 دست روی دلم نذار که خونه اگر می دونستم اینجوری میشه حاضر بودم  میر حسین رییس جمهور بشه ولی اینجوری نشه  که یه ا.ن برام شاخ وشنه بکشه .حالا که باهاش قهر می کنم تا بیشتر از این ابروم نره .
خجسته گفت : آغا جون حالا با این انتخابات چیکار می کنی ؟
 ساندیس سرش از زیرپتو گفت : فکرشو کردم قرار شده آسد ممد خان تنور را بار دیگر گرم کنه و بساط انتخابات را راه بندازه . خیلی زشته مردم در انتخابات شرکت نکنند . اینجوری پیش بره   به جز یه مشت  بسیجی  کسی در انتخابات رای نمیده .
 ان شا الله که با قهر کردن با ا.ن و اشتی اصلاح طلبی همه مشکلات حل میشه .